ویروس کرونا در کانادا:
آمار مربوط به ویروس کرونا یا کووید-19 تا روز شنبه 6 ژوئن= 17 خرداد:
95,057 مبتلا به کوید 19 و
7,773 جان باخته، اعلام شده است.
سازمان مجاهدین خلق ایران بعد از ظهر یکشنبه 18خرداد= 7 ژوئن اعلام کرد، آمار جانباختگان کرونا در ۳۲۵شهر ایران مرز ۵۰هزار نفر را پشت سر گذاشت. https://tinyurl.com/ya6bb57e
دیلی میل ۱۷خرداد گزارش داد: «ایران اولین کشور در جهان است که بالا‌گرفتن موج دوم ویروس کرونا را پس از برداشتن محدودیتها گزارش می‌کند. رژیم ایران روز چهارشنبه تعداد ۳۵۷۴مورد جدید ابتلا را به ثبت رساند که از بالاترین رقمی رسمی که مربوط به ۱۱فروردین امسال است، فراتر رفته است. ... آمار مبتلایان از اوایل اواسط اردیبهشت سیر صعودی گرفت و اکنون برای سه روز پیاپی، بالای ۳هزار است».
تلویزیون رژیم 14 خرداد گفت: در خوزستان دبیر کمیته اپیدمیولوژی دانشگاه علوم پزشکی اهواز گفت: «در یک ماه اخیر حداقل آمار، خیلی افزایشی شده... تمام هفته‌ها افزایش مورد داشتیم و هیچ زمانی نبوده که ما تعداد مواردمان ثابت بشود و یا حتی کاهش داشته باشد و این روند در سه هفته اخیر متأسفانه خیلی افزایش شدید داشته بنابراین میزان آلودگی در جامعه خیلی بیشتر از چیزی است که ما داریم می‌بینیم». وی در پاسخ به سؤال خبرنگار که «بعضیها می‌گویند ضربدر ۴ بکنیم بعضیها می‌گویند ضربدر ۱۰ بکنیم» پاسخ داد: «خیلی‌ها بیش از این معتقدند... آماری که داریم می‌بینیم فقط نوک قله کوه یخ بیماری است» در همین روز رئیس دانشکده علوم پزشکی آبادان نیز از ۱۱۴ مبتلا و ۶ درگذشته تنها در جنوب غرب خوزستان خبر داد. خبرگزاری حکومتی رکنا 15 خرداد به نقل از یک عضو ستاد در تهران گفت: «آمار مراجعان نسبت به گذشته به‌خصوص در بیمارستان امام که معیار ما بوده بیشتر شده است و با باز شدن اماکن عمومی، رستورانها و… انتظار افزایش تعداد مبتلایان را داریم. روزنامه جوان ارگان سپاه پاسداران 15 خرداد از قول استاندار رژیم در کردستان نوشت که وضعیت سنندج در زمینه گسترش و ابتلا به کرونا بحرانی است. او از تعطیلی مجدد تعدادی از اصناف سنندج... به مدت ۷۲ساعت خبر داد«.
این منبع حکومتی افزود در گیلان رئیس دانشگاه علوم پزشکی گفت: «افزایش تعداد بستریها طی روزهای اخیر نشان‌دهنده شیوع پیک دوم کرونا ویروس در استان است... متأسفانه میزان سرایت کرونا بسیار زیاد است». وی خاطرنشان کرد: از «۴هزار پرستار و ۴۰۰پزشک» که در گیلان به بیماران کرونایی خدمات‌رسانی کردند «یک‌هزار پرستار و ۶۰پزشک به این بیماری مبتلا شدند» در کهگیلویه و بویراحمد خبرگزاری رسمی رژیم وضعیت را «در یک قدمی بحران کرونا» توصیف کرد و نوشت: «اخبار کرونایی کهگیلویه و بویراحمد رعب‌انگیز» است و «شیب کرونا در این استان با افزایش قابل توجهی روبه‌رو است» (ایرنا ۱۵خرداد). خبرگزاری پاسداران امروز نوشت «زنگ خطر ویروس کرونا در گچساران به صدا در آمد» و به‌نقل از فرماندار این شهر اعلام کرد «اکنون وضعیت این شهر قرمز اعلام شده است». در آذربایجان غربی رئیس دانشگاه علوم پزشکی گفت وضعیت کنونی «زنگ خطری برای شیوع دوباره بیماری بین آحاد مردم است. علاوه بر افزایش تعداد مبتلایان، بیماران، بدحال‌تر و با گرفتاری بیشتر ریه‌ها به بیمارستان نسبت به قبل مراجعه می‌کنند» (خبرگزاری صدا و سیمای رژیم ۱۵خرداد). در حالی‌که در استانهای مختلف از جمله تهران و خوزستان همه روزه شمار کثیری از مردم به‌دلیل ابتلا به کرونا بستری می‌شوند مردانی، عضو کمیته کشوری کرونا گفت: «۱۲ درصد از موارد بستری در بیمارستانها بر اثر بیماری کرونا فوت می‌کنند» (جوان ارگان سپاه پاسداران ۱۴خرداد). همه چیز حاکی از این است که خامنه‌ای و روحانی با بازگرداندن محرومان و زحمتکشان به سرکار آنها را به قربانگاه کرونا فرستاده‌اند.
به نقل از سایت مجاهدین خلق، طی چند روز گذشته، ویروس کرونا در بندهای ۱۴ و ۱۵ زندان مرکزی ارومیه به‌صورت گسترده‌یی گسترش یافته است. بیش از ۳۰ تن از زندانیان بیمار که تست‌شان به کرونا مثبت شده بود به بیمارستان بیرون زندان انتقال یافتند. این ۳۰زندانی محبوس آلوده به کرونا، در جمع کل زندانیان بوده‌اند و سایرین را نیز مبتلا کرده‌اند. زندانیان در زندان مرکزی ارومیه، از دسترسی به حداقلهای بهداشتی و مواد شوینده و ضدعفونی کننده، محروم هستند. هر زندانی در ۲۴ساعت فقط ۳بار می‌تواند دستان خود را بشوید. کلیه مواد شوینده و بهداشتی از طریق مافیای رئیس زندان به قیمتهای کلان در فروشگاه زندان بفروش می‌رسد، قیمت یک قالب صابون کوچک در فروشگاه زندان بین ۸ تا ۱۱هزار تومان است.
گزارش دکتر حسین جهانسوز درباره ویروس کرونا در ایران و جهان را اینجا در دقیقه 6:16 بشنوید. سوالات خود درباره ویروس کرونا را به ایمیل radioirava@gmail.com
فرستاده تا در اختیار دکتر جهانسوز قرار گیرد.
******
از سایت کمیسیون زنان شورای ملی مقاومت ایران:
هنرمند و خواننده بزرگ ایران و زندانی سیاسی سابق، خانم مرجان صدای مقاومت برای آزادی شب گذشته ۱۶ خرداد ۱۳۹۹ در اثر ایست قلبی بعد از یک عمل جراحی درگذشت. خانم مرجان یکی از بازیگران سینما و خوانندگان محبوب ایران بود. نام اصلی او شهلا ضمیر صافی و متولد ۱۳۲۷ بود. وی در دوران نوجوانی در رادیو گویندگی می کرد و سپس به سینما و بعد به خوانندگی روی آورد و در این عرصه بسیار درخشید. او همچون دیگر هنرمندان زن پس از انقلاب ضدسلطنتی از خواندن ممنوع شد. وی در تیرماه ۱۳۶۱، به دلیل هواداری از سازمان مجاهدین خلق ایران دستگیر و زندانی شد و اموالش مصادره گردید. هم بند شدن او با زنان و دختران مجاهد و مبارز در زندان، تأثیری عمیق بر او گذاشت و مسیر زندگی او را تغییر داد. او در مصاحبه ای در اینباره گفت: «یکی قطره باران ز ابری چکید، خجل شد چو پهنای دریا بدید، که جایی که دریاست من کیستم، گر او هست حقا که من نیستم… باید بگم با پایداری و مقاومتهای دلیرانه‌ای که من در زندان این رژیم جهنمی دیدم، کمتر می‌تونم به زندانی بودن خودم ببالم جوانانی که میانگین سنی‌شون اکثراً بین ۱۷-۱۸-۲۰ سال بود. البته بودن عزیزانی که در بندهای دیگه که هنوز حتی به نوجوانی هم نرسیده بودن ۱۲-۱۳-۱۰ یا ۱۱ ساله.» پس از آزادی از زندان به دلیل اینکه جان او در خطر بود، ایران را ترک کرد و تا زمان فوتش در لس آنجلس آمریکا زندگی می کرد. خانم مرجان در یک مصاحبه با العربیه در این رابطه گفت: «این رژیم با هنرمندان و به طور خاص با زنان سر ستیز داشت. با موسیقی بسیار غریبه بود و اصلاً موسیقی را حرام می دانست… (با آمدن این رژیم) جامعه هنری مسلماً از بین رفت. تمام فیلمهایی که ساخته شده بود را نابود کردند… به همین جهت من تصمیم گرفتم که مبارزه کنم. چون من حق داشتم که در مملکت خودم آزاد زندگی کنم. بهترین سازمانی که بود سازمان مجاهدین خلق بود. که تشکیلاتی داشت و خیلی سازمان یافته بود. از اولین لحظه ای که مرا گرفتند مرا بردند به زندان انفرادی و بعدها من پرسیدم دلیلش چه بود. که یعنی بدترین نوع زندان و شکنجه زندان انفرادی است. گفتند هم به خاطر اینکه جرمت خیلی بالا بوده چون یک آدم معروفی بودی و آمدی به این سازمان پیوستی… من زمانی که در ایران بودم همسرم هم زندانی بود. وقتی همسرم هم از زندان آزاد شد باز به یک طریقی با سازمان مجاهدین ارتباط برقرار کردیم. به همین جهت متوجه شد و توی روزنامه کیهان… توی اخبار ویژه اش درباره من مطالبی را نوشتند که من احساس کردم دیگر ماندنم در ایران بسیار خطرناک است… شبانه من فرار کردم و به دوبی رفتم.» خانم مرجان در سالهای تبعید همواره در ارتباط با مقاومت ایران بود و هنرش را در خدمت مقاومت و در راستای سرنگونی به کار گرفت. و در همین رابطه دهها ترانه از جمله ترانه «رویش ناگزیر» و «وقت براندازی» برای جوانان ایران و دختران و قیام آفرینان خواند که از استقبال زیادی در داخل ایران برخوردار شد. مرجان در مصاحبه ای با مجله جوانان که در لس آنجلس منتشر می‌شود، رسماً اعلام کرد که «صدای من از این پس تا آزادی هم میهنان دربندم سلاح من است، و ترجیح می‌دهم، این صدا را نه درکنسرت‌ها که در کنواسیون‌های مبارزاتی شورای ملی مقاومت، علیه آخوندهای حاکم برکشورم به کار گیرم.» خانم مرجان از جمله زنان شجاع و رهای ایرانی است که به جای تسلیم در برابر سرکوب و ستم آخوندها راه مبارزه و ایستادگی را در پیش گرفت و تا آخرین نفس در همین مسیر با سرفرازی تلاش کرد. حالا مرجان صدای مقاومت برای آزادی جاودانه شده است ولی نام و یاد و ترانه های او الهام بخش مبارزان و آزادیخواهان و بالاخص زنان و دختران ایران به یادگار باقی است تا روزی که آوای زیبای او صبح آزادی میهن از نحوست این رژیم زن ستیز و هنرکش را عطرآگین کند.
******
دادگاه آمریکا در منطقه آلاسکا، به‌دنبال ضبط بیش از ۲۰میلیون دلار دارایی ۴دلال وابسته به رژیم ایران است که با استفاده غیرقانونی از سیستم مالی آمریکا، تحریمهای این کشور را نقض کرده‌اند. وزارت دادگستری آمریکا بر اساس شکایتی در این رابطه طی بیانیه‌یی چهارشنبه ۱۴خرداد اعلام کرد: کنت زونگ، شهروند آمریکایی، با سه تبعه ایرانی توطئه کرده تا ممنوعیتهای IEEPA و مقررات داد و ستد و تحریمهای رژیم ایران (ITSR) را با مشارکت در تراکنش(ترانزاکشن) دروغین، ساختگی و کلاهبرداری که برای تبدیل و انتقال غیرقانونی وجوه متعلق به ایرانیان در یک مؤسسه مالی کره، معادل تقریباً ۱میلیارد دلار آمریکایی، طراحی شده بود، دور بزند. این وجوه در حسابهای بانکی کره‌ای نگهداری می‌شدند و از طریق مؤسسات مالی ایالات متحده به ارزهای قابل مبادله‌ای نظیر USD تبدیل می‌شدند و از طریق بسیاری از حسابهای شرکتهای جعلی در قلمروهای مختلف از جمله ایالات متحده، امارات متحده عربی و کره، پولشویی می‌شد. تقریباً ۲۰میلیون دلار وجه قابل ردیابی برای این طرح توسط همدستان کنت زونگ برای تلاش برای خرید هتلی در تفلیس، گرجستان استفاده شد. منافع این وجوه و داد و ستد تحت اجرا، موضوع شکایت مصادره هستند.
******
سخنگوی وزارت‌خارجه آمریکا در روز 2 ژوئن= 13 خرداد، در بیانیه‌یی اعلام کرد که مایک پمپئو با فرانسوا فیلیپ شامپانی وزیر خارجه کانادا، ماریس پین وزیر خارجه استرالیا، وینستون پیترز وزیر خارجه نیوزیلند، و دومینیک راب وزیر خارجه انگلستان؛ درباره موضوعات مختلف، از جمله «فعالیت‌های بی‌ثبات‌کننده رژیم ایران در عراق و منطقه» گفتگو کرده است.
******
به گزارش خبرگزاری رویتر شرکت هواوی چین از سال۱۳۹۲، روابط خود با شرکت اسکای کام را که تحریمهای آمریکا علیه رژیم ایران را نقض می‌کرده، مخفی کرده است. شرکت اسکای کام تلاش کرده است تجهیزات کامپیوتری پیشرفته آمریکایی را به رژیم ایران بفروشد و بدین ترتیب تحریمها را زیرپا گذارده است. شرکت هواوی که شرکت اسکای کام را کنترل می کرده است این روابط را پس از گزارش رویتر مخفی کرده. در کیفرخواستی که در روز ۲۴بهمن سال گذشته علنی شد، شرکت هواوی متهم گردید «با نصب ادوات جاسوسی، از جمله ادوات مورد نیاز برای رصد، تشخیص هویت و بازداشت معترضان، در جریان اعتراضات سال ۲۰۰۹(۱۳۸۸) در تهران به رژیم ایران یاری رسانده است». پیامدهای اعتراضات، کشته‌شدن دهها تن از شهروندان و از جمله آنچه «موج بازداشت‌ها» توصیف شد، واکنش‌های گسترده بین‌المللی را همراه داشت. دادستانی آمریکا در کیفرخواست تازه در عین‌حال هواوی را متهم کرده دست‌کم یک نفر را در ایران استخدام کرده که ناقض تحریمهای واشنگتن علیه تهران به شمار می‌رود. پیش از این در دیماه سال گذشته نیز خبرگزاری رویتر در گزارشی اختصاصی گفته بود اتهامات و پرونده‌های موجود در آمریکا علیه منگ وانجو، رئیس امور مالی شرکت هواوی که در کانادا بازداشت شده، متمرکز بر «روابط مشکوک» این شرکت و دو شرکت گمنام است؛ از جمله یک فروشنده تجهیزات مخابراتی که در تهران فعال بود.
******
صبح چهارشنبه ۱۴خرداد= 3 ژوئن، در جاده کمربندی یزد،
ماموران پلیس به طرف خودروی حامل سرنشینان افغان تیراندازی کردند که منجر به آتش گرفتن خودرو و کشته و زخمی شدن شماری از سرنشینان افغان این خودرو شد. اکثر سرنشینان ماشین زنده در آتش سوختند. به گفته شاهدان، پلیس با دیدن آتش به جای کمکرسانی، فرار کرد.
بدنبال این واقعه ضدانسانی، جوانان حزب همبستگی یکشنبه ۱۸ خرداد= 7 ژوئن، مقابل سفارت رژیم ایران در کابل تجمع اعتراضی برپا کردند و با حمله خود لوحه و ورودی سفارت رژیم ایران را به رسم اعتراض رنگ پاشیدند. جوانان معترض و خشمگین علیه رژیم ایران شعار می‌دادند: «به آتش کشیدن و غرق ساختن زحمتکشان توسط نظام ایران جنایت نابخ
شودنی است!» «کمی آب بیاورید که سوختیم!»و گفتند «خون زحمتکشان افغانستان را هرگز به رژیم آدمخوار خامنه‌ای نمی‌بخشیم!» «مرگ بر استبداد، چه در کابل، چه در تهران!»
اعتراضات؛
******
روز یکشنبه ۱۸خرداد، جمعی از آموزش‌دهندگان و دانش‌یاران نهضت سوادآموزی با تجمع در مقابل مجلس رژیم، خواستار لغو آزمون ورودی مربوط به قانون استخدامی در این حوزه شدند. معترضان خواستار مشمول شدن قانون استخدامی کشور که در تاریخ ۱۳شهریور ۹۷ مصوب شده و لغو آزمون ورودی مربوط به قانون استخدامی در این حوزه شدند.
روز شنبه ۱۷خرداد، جمعی از پرستاران شرکتی تبریز در ادامه اعتراضات دامنه‌دارشان نسبت به عدم تبدیل وضعیت و سطح نازل حقوق دست به تجمع مقابل استانداری آذربایجان شرقی زدند.
روز پنجشنبه ۱۵خرداد کشاورزان گوجه‌کار منطقهٔ لیشتَر گچساران نسبت به نخریدن محصولشان توسط دولت، با بستن جاده گچساران - بهبهان و ریختن گوج های خود روی جاده، و
روز سه شنبه 13 خرداد، پرستاران در شهرهای تهران و یاسوج نسبت به تعیین مبلغ ناچیز حق الزحمه دوره شیوع بیماری کوید19 از سوی معاونت درمان وزارت بهداشت و درمان درمحل کار خود، دست به تحصن زدند.
- همچنین گروهی از آموزش دهندگان نهضت سوادآموزی خوزستان نیز روز سه شنبه 13 خرداد، در مقابل ساختمان اداره کل آموزش و پرورش این استان نسبت به عدم استخدام رسمی و پرداخت نشدن حقوق 2 سال خود، تجمع کردند. روز 12 خرداد نیز 40 تن از این آموزش دهندگان تجمع کرده بودند.
اخباری از سایت کمیسیون زنان شورای ملی مقاومت ایران؛
******
زندانی سیاسی کرد، زینب جلالیان به کووید ۱۹ مبتلا شده است. علی جلالیان، پدر این زندانی سیاسی، در مورد ابتلای دخترش به کووید ۱۹ گفت، «زینب در تاریخ ۱۳ خرداد ۹۹ به دلیل تنگی نفس شدید به بهداری زندان منتقل شد و پس از معاینه و انجام آزمایش توسط پزشک، بیماری او کووید ۱۹ تشخیص داده شده است.» به رغم تشخیص این بیماری، مسئولان زندان به دستور وزارت اطلاعات از انتقال او به بیمارستان خودداری می کنند. بنا برگزارشات موثق دریافتی منابع مقاومت ایران، زینب جلالیان روز ۱۷ خرداد در آخرین تماس تلفنی خود با خانواده گفت که همراه با چند زندانی دیگر مبتلا به ویروس کرونا در اتاقی جدا در بخش قرنطینه زندان نگهداری می شود و همچنان تب شدید و تنگی نفس دارد. پزشک بهداری زندان نیز به او گفت، ویروس ریه اش را درگیر کرده است و آنها در صدد کنترل عفونت ریه از طریق دارو هستند. پدر زینب جلالیان ضمن ابراز نگرانی از وضعیت سلامت دخترش خواستار انتقال سریع او به بیمارستانی خارج از زندان شده است. این زندانی سیاسی پیش تر در تاریخ ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۹ به بند قرنطینه زندان قرچک ورامین منتقل شد. این انتقال در حالی صورت گرفت که دست کم ۱۰۰زندانی در زندان قرچک به کرونا مبتلا شده بودند. زینب را به بند قرنطینه زندان قرچک منتقل کردند جایی که حدود ۸۰زندانی در این محل محبوس هستند و هیچ گونه فاصله گذاری اجتماعی در این بند رعایت نمی شود. زینب جلالیان در سیزدهمین سال حبس خود به سر می برد. وی به بیماری هایی از جمله ناخنک چشم، تب برفکی و عفونت شدید مبتلاست. واضح است که با داشتن بیماری های بسیار، بدن او در ضعیف ترین نقطه ممکن است و ابتلا به بیماری مهلک کرونا برای وی بسیار خطرناک می باشد. سازمان عفو بین الملل در ۲۵خرداد ۹۷ طی یک بیانیه اقدام فوری، اعلام کرد محرومیت این زندانی سیاسی از دسترسی به مراقبت های پزشکی، مصداق شکنجه می باشد.
******
عدم وجود لوله کشی آب و زیرساختهای آبرسانی در روستای بشیرآباد تربت جام در خراسان رضوی، موجب سقط جنین پنج زن باردار شد. بشیرآباد در ۲۷کیلومتری شهرستان تربت جام قرار دارد. این روستا دارای ۱۳۲خانوار و جمعیتی بالغ بر ۵۰۰تن است که از آب آشامیدنی محروم هستند.
زنان در روستای بشیرآباد به دلیل فقدان لوله کشی آب آشامیدنی مجبور هستند از قنات یا چشمه ای که یک و نیم کیلومتر با آنجا فاصله دارد آب را بر دوشهایشان حمل کنند. بعضا نیز زنان محروم این روستا آب را به وسیله فرغون منتقل می کنند. اکثر زنان روستایی مبتلا به دیسک کمر و آرتروز گردن می شوند و اخیراً موجب سقط جنین پنج زن باردار شد.
محمد شکارچی، دهیار بشیرآباد، در رابطه با مشکل بی آبی این روستا گفت، «این روستا دارای آب لوله کشی نیست و از سال ۱۳۸۲ آبرسانی این روستا توسط تانکر انجام می شود و اکنون اداره آبفای شهرستان هر روز یک تانکر ده هزار لیتری در مخزن بتونی روستا تخلیه می کند که این آب کفاف مصرف حتی ۵۰درصد مردم روستا را هم نمی دهد و بقیه مردم روستا برای تأمین آب به سراغ قناتی که آبش بهداشتی نیست یا چشمه ای که در یک و نیم کیلومتری روستا قرار دارد، می روند.» (خبرگزاری حکومتی ایلنا – ۱۴خرداد ۱۳۹۹)
******
روز دوشنبه ۱۲ خرداد نیروهای امنیتی به منزل ویدا حقیقی نجف آبادی یک شهروند بهایی مراجعه کرده و از او خواستند جهت تحمل دوره محکومیت خود را معرفی کند. ویدا در تابستان ۱۳۹۰ به همراه ۱۹ بهایی دیگر توسط مأموران وزارت اطلاعات بازداشت و توسط دادگاه انقلاب یزد به ۱سال حبس تعزیری و ۱ سال حبس تعلیقی محکوم شد. این حکم توسط دادگاه تجدید نظر استان یزد عینا تأیید شد.
همچنین در تاریخ ۱۰ خرداد سال جاری، دو شهروند بهایی دیگر به نامهای میترا بندی امیرآبادی و هیوا یزدان مهدی-آبادی، از ساکنان یزد توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شدند. هیوا در آذرماه ۹۶ نیز توسط نیروهای امنیتی به دلیل تدریس موسیقی به کودکان بازداشت و به زندان یزد منتقل شده بود.
- ندا آشتیانی یکی از زندانیان سیاسی پس از پایان مهلت مرخصی خود به زندان اوین بازگشت. وی در حال گذراندن دوره محکومیت ۳ ساله خود در زندان است. وی در اواخر بهمن ۹۷ به دلیل فعالیت در فضای مجازی توسط نیروهای وزارت اطلاعات در محل کار خود بازداشت و به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد. در خرداد ماه ۹۸ دادگاه انقلاب تهران وی را به ۵ سال حبس تعزیری و دو سال ممنوعیت خروج از کشور محکوم کرد. حکم وی در ۲۷ آبان ۹۸ در دادگاه تجدید نظر به ۳ سال حبس تعزیری تقلیل یافت.
******
پس از گذشت بیش از ۲.۵سال از زلزله کرمانشاه هنوز مردم بسیاری در شهرهای مختلف کرمانشاه از جمله سرپل ذهاب در کانکس یا آلونک زندگی می کنند. مردم در این کانکس ها اغلب آب و برق نداشته و از استانداردهای اولیه زندگی محروم می باشند. دولت و مقامات حکومتی علیرغم وعده و وعیدها هنوز اقدام اساسی برای این مردم نکرده اند. بر اساس یک گزارش کوتاه ویدئویی از یکی از محله های شهرستان سرپل ذهاب، چند تن از زنان این محله توضیحات کوتاهی حول مشکلات و معضلات روزمره خود پس از زلزله کرمانشاه دادند. یکی از زنان ساکن در محله ای به نام نیروی انتظامی در شهر سرپل ذهاب در یک کلیپ گفت: «امروز ۲اردیبهشت سال ۹۹ است. اینجا سرپل ذهاب محله نیروی انتظامی است. حدود ۸۹۱ روز است که دقیقا از زلزله گذشته ما هنوز داخل کانکس هستیم. چند تا خانوار اینجا هست. الان سه روز است آب و برق ما را قطع کردند. به خاطر سختگیری زیاد دیگر نمی گذارند اینجا بمانیم. من یک بچه یک ماهه دارم. بچه را در خانه یکی از فامیل هایم گذاشته ام. به خاطر اینکه شوهرم هیچ درآمدی ندارد و بیکار است. الان دیگر نمی دانم چکار کنم. هوا خیلی گرم است. واقعا شرایط سخت است.» خانم دیگری که خودش را توران همتی معرفی کرد، در یکی دیگر از این کانکس هاست. وی خیلی مختصر گفت، «ما در این محل هستیم و هیچ امکاناتی نداریم.» وی همچنین اظهار داشت که همسرش مریض است و هیچ درآمدی برای زندگی شان ندارند. تلفات جانی زلزله ۸ریشتری در ژاپن کمتر از تعداد انگشتان یک دست است، اما در ایران با وقوع زلزله هایی به شدت کمتر علاوه بر کشته شدن تعداد بسیار زیاد، زیرساخت ها نیز ویران می شوند. (خبرگزاری حکومتی تسنیم – ۱۵خرداد ۱۳۹۹) یک نیاز زیرساختی زنان که امنیت، سلامت، کرامت و دیگر حقوق اولیه بشر آنها به آن بستگی دارد برخورداری از مسکن آبرومند است. وضعیت مسکن زنان زلزله زده کرمانشاه نمایی از جهنمی است که دیکتاتوری مذهبی طی ۴۰ سال مردم ایران را در آن به اسارت گرفته است.
اخبار منطقه و جهان؛
******
سایت مجاهدین خلق خبر داد: دستگاه قضایی فرانسه روز چهارشنبه 3 ژوئن= ۱۴خرداد؛ تایید کرد که مکانیسم روند مقدماتی دادگاهی کردن فلیسین کابوگا بخاطر نسل کشی در رواندا در دیوان کیفری بین‌المللی را تأیید کرده است. ژان بوسکو سیبواینتوره، دادستان و یکی از مسئولان پرونده نسل‌کشی در این باره اظهار داشت: «آماده‌سازی دادگاه کابوگا در دیوان کیفری بین‌المللی خبری خوشحال کننده است زیرا ما سالهاست در انتظار بازداشت و قضاوت وی بوده‌ایم». فلیسین کابوگا که از عوامل اصلی نسل‌کشی و جنایت علیه بشریت در رواندا در سال ۱۹۹۴میلادی بوده و مدتها تحت تعقیب سازمانهای امنیتی بین‌المللی قرار داشت، در روز 16 ماه مه در نزدیکی پاریس بازداشت شد. بازداشت او پس از ۲۶سال فرار از دست قانون عملی می شد. در جریان نسل‌کشی رواندا که بین ۷آوریل ۱۹۹۴ تا ۱۷ ژوییه همان سال رخ داد، طی چهارماه بین ۸۰۰هزار تا یک میلیون نفر کشته شدند. اغلب قربانیان این فاجعه انسانی و جنایت علیه بشریت، از قوم توتسی بودند.
******
دیدبان حقوق‌بشر سوریه در خبرگزاری العربیه (یکشنبه ۱۸خرداد) اعلام کرد، در حمله جنگنده‌های ناشناس به مواضع نظامی ایران در دیرالزور در شرق این کشور، دست کم ۱۲ شبه‌نظامی عراقی و افغان وابسته به سپاه قدس رژیم ایران کشته شدند. مواضع نظامی نیروهای رژیم ایران در حومه شرقی دیرالزور واقع در شرق سوریه نیمه‌شب شنبه نزدیک بامداد یکشنبه، حداقل ۸بار مورد هجوم هوایی چند جنگنده ناشناس قرار گرفت که در پی این حملات دست کم ۱۲ شبه‌نظامی عراقی و افغان که تحت نظارت و آموزش سپاه پاسداران قدس رژیم ایران به سوریه اعزام شده‌اند، کشته شدند. طبق گزارش دیدبان حقوق‌بشر سوریه در این حملات تلفات سنگینی به ماشین‌آلات جنگی و زاغه‌های تسلیحاتی نیروهای رژیم ایران وارد شده است. نیروها و شبه‌نظامیان عراقی و افغان تحت فرماندهی سپاه پاسداران رژیم ایران که از رژیم بشار اسد حمایت می‌کنند در مناطق وسیعی در حومه شرقی دیرالزور به‌ویژه بین شهرهای مرزی آلبوکامال و المیادین مستقر هستند.
